Cloud Zoom small image

مسلما از ابتدای پیدایش انسان، عشق در زندگی وی تاثیری به سزا داشته است. این احساس نشان از تعلق خاطر فردی به فرد دیگر دارد و در عمل شاید بتوان از آن به عنوان تداوم دهنده اصلی روابط انسانی و عامل اصلی بقای جوامع بشری نام برد زیرا از یک سو به شکل عشق والدین سبب حمایت آنان از فرزندان شان در دوران رشد و نمو میشود و از سوی دیگر به شکل عشق جنسی عامل تولید مثل و ضامن اصلی بقای نسل است. شدت این احساس و اهمیت آن در زندگی بشری به قدری است که تاثیرات عمیق آن را در تمام رشته های هنری و محصولات فرهنگی بشری که خود آن ها نشان دهنده فعالیت پیچیده مغزی هستند، میتوان یافت. اما آیا بین این احساس و روندهای بیولوژیک یا ساختار آناتومیک مغز ارتباطی وجود دارد؟ 

متاسفانه گرچه انسان بسیار به عشق فکر میکند، اما سابقه بررسی تاثیر آن در مغز در متون علمی قدمت زیادی ندارد. البته این رابطه موضوع کار دانشمندانی در رشته های روانشناسی تکاملی که رشته از روانشناسی که چگونگی تطتابق انسان با تغییرات فیزیکی و اجتماعی اطراف خود را بررسی میکند، علم اعصاب، و انسان شناسی بوده که شاید معروف ترین آنها تحقیقات هلن فیشر ، روانشناس و انسان شناس امریکایی و بررسی مغز انسان های عاشق با ام ار ای است.

˄